هی تو کمی نزدیکتر بیا ،
اما چیزی نگو
بگذار فقط ،
بگذار چشمهایمان این همه دوست داشتن ها را زیرنویس کنـــد
حرفهای زیادی بلد نیستم …
من تنها چشمان تو را دیدم و گوشه ای از لبخندت که حرفهایم را دزدید …
از عشق چیزی نمی دانم اما دوستت دارم کودکانه تر از آنچه فکر کنی !
با تمـام مـداد رنگـی هـای دنـیا
بـه هـر زبـانی که بـدانی یـا نـدانی !
خـالی از هـرتشبیه و استعـاره و ایهـام …
تنهـا یکــ جملـه برایـت خـواهـم نوشت :
دوستت دارمــ خاص ترین مخـاطب خـاص دنیـا !
انگار در دلم حرفی دیگر باقی نمانده تا برایت بگویم
تنها یک جمله!
هنوزم دوستت دارم
امروز یه کار ضرورى دارم و اون دوست داشتن توئه …
دیروز هم همینطور بود
فردا هم همینطوره !
دوست داشتن ؛ زبان ? زمان ? راه ? دلیل ? نشانه نمی خواهد
دوست داشتن دل می خواهد
و یک “من” می خواهد و یک “تو”
بانو !
آن پیرهن قرمز پولک دارت را بپوش و مثل یک ماهی به آغوش من بیا …
من هنوز دریا دریا تو را دوست دارم …
باران می بارد ! به حرمت کداممان ؟! نمی دانم !
همین اندازه می دانم که صدای پای خداست !
شاید دلی در این حوالی گفته باشد دوستت دارم !
ما
به هم نمی رسیم
امّا
بهترین غریبه ات می مانم
که تو را
همیشه دوست خواهد داشت . . .
می خواهم داستانی از علاقه ام به تو را بنویسم :
یکی بود ، یکی …
بی خیال …
خلاصه اش میشود : دوستت دارم
ناسپاس از عشق پاکت نیستم
من که عمری با خیالت زیستم
دوستت دارم به جان تو قسم
روی حرفم تا ابد می ایستم!
کسی آیا می داند ؟!
پس از یاد گرفتن نام تو ، پس از “دوستت دارم”
به چه می نازد الفبا ؟!
نیلوفرانه دوستت می دارم …
من درست مثل خودم ، هنوز و همیشه دوستت می دارم !
از دور دوستت داشتم !
بی هیچ عطری
آغوشی
نگاهی
یا حتی بوسه ای
تنها دوستت داشتم …
اما حالا اگه دور شی …
چه کنم با اینهمه وابستگی …
مرگم باد اگر لحظه ای کوتاه بیایم
از تکرار این پیش پا افتاده ترین حرف
که ” دوستت دارم ”
قبل از اینکه به کسی بگی دوستت دارم
خوب فکراتو بکن
شاید چراغی در دلش روشن کنی
که خاموش کردنش به خاموش شدن او بیانجامد…
چقدر این دوست داشتنهای بی دلیل خوب است…
درست مثل همین باران…که بی سوال …
فقط می بارد…آرام …شمرده شمرده…فقط می بارد…
چقدر این دوست داشتن های بی دلیل خوب است
می خواهم از تو بنویسم برای تو که در تمام لحظاتم وجود داری…
خنده هایم برای توست با تو بودن مرا شاد می کند…
و بی تو بودن مرا گریان…
تو با من هستی در حالی که در کنارم نیستی…
تو با منی چون در قلب منی.قلبم را با دنیا عوض نمی کنم…
چون تو در آنی و من تنها تو را دوست دارم…
دوسش داری ؟!
پس یادت باشه !
فقط دوست داشتن کافی نیست !
عشق مراقبت می خواد !
همین که تو می دانی
“دوستت دارم”
کافیست …
بگذار
خفه کند خودش را
دنیـا
پاییز از حوالی حوصله ات که بگذرد
من زرد می شوم
و تا کفشهای رفتنت جفت می شود
غریب می مانم
و نیلوفرانه دوستت دارم
نه مثل مردمی که عشق را از روی غریزه نشخوار می کنند
من درست مثل خودم
هنوز و همیشه
دوستت دارم…
خورشید بتابد یا نتابد
ماه باشد یا نباشد
شب و روز من یکی شده
فرقی ندارد برایم
همه چیز برایم رویا شده
عشق تو برایم آرزو شده
به رویا و آرزو کاری ندارم
حقیقت این است که دوستت دارم !
[ شنبه 91/10/30 ] [ 1:49 عصر ] [ مرتضی قدرتی ]
[ نظرات () ]
Easy is to dream every night
Difficult is to fight for a dream
خوابیدن در هر شب آسان است
ولی مبارزه با آن مشکل است
Easy is to show victory
Difficult is to assume defeat with dignity
نشان دادن پیروزی آسان است
قبول کردن شکست مشکل است
Easy is to admire a full moon
Difficult to see the other side
حظ کردن از یک ماه کامل آسان است
ولی دیدن طرف دیگر آن مشکل است
Easy is to stumble with a stone
Difficult is to get up
زمین خوردن با یک سنگ آسان است
ولی بلند شدن مشکل است
Easy is to enjoy life every day
Difficult to give its real value
لذت بردن از زندگی آسان است
ولی ارزش واقعی دادن به آن مشکل است
Easy is to promise something to someone
Difficult is to fulfill that promise
قول دادن بعضی چیز ها به بعضی افراد آسان است
ولی وفای به عهد مشکل است
Easy is to say we love
Difficult is to show it every day
گفتن اینکه ما عاشقیم آسان است
ولی نشان دادن مداوم آن مشکل است
Easy is to criticize others
Difficult is to improve oneself
انتقاد از دیگران آسان است
ولی خودسازی مشکل است
Easy is to make mistakes
Difficult is to learn from them
ایراد گیری از دیگران آسان است
عبرت گرفتن از آنها مشکل است
Easy is to weep for a lost love
Difficult is to take care of it so not to lose it
گریه کردن برای یک عشق دیرینه آسان است
ولی تلاش برای از دست نرفتن آن مشکل است
Easy is to think about improving
Difficult is to stop thinking it and put it into action
فکر کردن برای پیشرفت آسان است
متوقف کردن فکر و رویا و عمل به آن مشکل است
Easy is to think bad of others
Difficult is to give them the benefit of the doubt
فکر بد کردن در مورد دیگران آسان است
رها ساختن آنها از شک و دودلی مشکل است
Easy is to receive
Difficult is to give
دریافت کردن آسان است
اهدا کردن مشکل است
Easy to read this
Difficult to follow
خوندن این متن آسان است
ولی پیگیری آن مشکل است
Easy is keep the friendship with words
Difficult is to keep it with meanings
حفظ دوستی با کلمات آسان است
حفظ آن با مفهوم کلمات مشکل است
دو کلمه حرف حساب:
درد را از هر طرفش که بخوانی درد است ، دریغ از درمان که عکسش نامرد است
این روزها به هر کی پر و بال بدی به جای اینکه باهات پرواز کنه ، واست دم در میاره
روی هر کسی که دست گذاشتیم .....روی ما پا گذاشت
کسی که دردی را حس نکرده ....درکی هم از درمان نداره
گاهی باید کم باشی تا کمبودت احساس بشه ، نه اینکه نباشی تا نبودنت عادت بشه
نه آن باش که از تو سیر شوند نه آن باش که بر تو شیر شوند
دنیا دو روز است ، یک روز با تو و یک روز بر علیه تو ،
روزی
که با توست مغرور نشو و روزی که علیه توست مایوس نشو ، چرا که هر دو پایان پذیرند
وقتی زندگی رو از یخ می سازی ، برای آب شدنش گریه نکن
وقتی ارزش ها عوض می شوند ...... عوضی ها با ارزش می شوند
امروز را برای ابراز احساس به عزیزانت غنیمت بشمار ، شاید فردا احساس باشد اما عزیزی نباشد
وقتی احساساتی عمل می کنم عقل دست از سرم برمی دارد
کاش یک جایی زندگی می فروختند، آنهم به شرط چاقو
[ چهارشنبه 91/10/20 ] [ 1:22 عصر ] [ مرتضی قدرتی ]
[ نظرات () ]
پا به پای کودکی هایم بیا
کفش هایت را به پا کن تا به تا
قاه قاه خنده ات را ساز کن
باز هم با خنده ات اعجاز کن
...
پا بکوب و لج کن و راضی نشو
با کسی جز عشق همبازی نشو
بچه های کوچه را هم کن خبر
عاقلی را یک شب از یادت ببر
خاله بازی کن به رسم کودکی
با همان چادر نماز پولکی
طعم چای و قوری گلدارمان
لحظه های ناب بی تکرارمان
مادری از جنس باران داشتیم
در کنارش خواب آسان داشتیم
یا پدر اسطوره دنیای ما
قهرمان باور زیبای ما
قصه های هر شب مادربزرگ
ماجرای بزبز قندی و گرگ
غصه هرگز فرصت جولان نداشت
خنده های کودکی پایان نداشت
هر کسی رنگ خودش بی شیله بود
ثروت هر بچه قدری تیله بود
ای شریک نان و گردو و پنیر !
همکلاسی ! باز دستم را بگیر
مثل تو دیگر کسی یکرنگ نیست
آن دل نازت برایم تنگ نیست ؟
حال ما را از کسی پرسیده ای؟
مثل ما بال و پرت را چیده ای ؟
حسرت پرواز داری در قفس؟
می کشی مشکل در این دنیا نفس؟
سادگی هایت برایت تنگ نیست ؟
رنگ بی رنگیت اسیر رنگ نیست ؟
رنگ دنیایت هنوزم آبی است ؟
آسمان باورت مهتابی است ؟
هرکجایی شعر باران را بخوان
ساده باش و باز هم کودک بمان
باز باران با ترانه ، گریه کن !
کودکی تو ، کودکانه گریه کن!
ای رفیق روز های گرم و سرد
سادگی هایم به سویم باز گرد!
[ چهارشنبه 91/10/20 ] [ 1:21 عصر ] [ مرتضی قدرتی ]
[ نظرات () ]
حقـایقی شگفـت انگیـز درباره بدن انسـان |
|||
|
[ چهارشنبه 91/10/20 ] [ 10:7 صبح ] [ مرتضی قدرتی ]
[ نظرات () ]
سلام بر تو ای اباالفضل که در حیات و مماتت گردآورنده تمامی اصول و مبانی انسانیت بوده و به تنهایی نمونه ای از شهدای کربلا که به قله رفیع شرافت و بزرگی در جهان عرب و اسلام دست یافتند هستی.سلام بر تو ای علمدار کربلا. سلام بر تو ای عباس(ع).سلام خدا برتو آنروزی که متولد شدی و آن روزیکه شهید شدی و آنروزی که برانگیخته خواهی شد.
بیایید با هم به بارگاه باب الحوائج حضرت ابالفضل العباس (ع) سفر کنیم. اگرچه حضور واقعی میسر نیست اما می توان دیداری مجازی از بهشت داشت . تصاویر سه بعدی و پانورامای 180 × 360 درجه ما را بصورت مجازی به آنجا خواهد برد .
با دریافت این تصاویر می توانید خود را به طور کاملا واقعی در حرم حضرت عباس (ع) احساس کنید.
از قابلیت های انحصاری این تصاویر می توان به موارد زیر اشاره کرد :
1) قابلیت چرخش سه بعدی تصاویر (180 × 360 درجه) با استفاده از موس
2) طبیعی بودن تصاویر و القای حس واقعی حضور در محل
3) بررسی محل از نگاه خود
4) قابلیت زوم بر روی تصاویر (با استفاده از غلطت بالا و پایین رونده موس)
اباالفضل (علیه السلام) در روز عاشورا با استقامت ، اراده آهنین و غیر قابل توصیف ، اعتماد به نفس بالا و نیروی عزم که به مثابه سپاهی شکست ناپذیر بود سپاه ابن زیاد را مرعوب نمود و روحیه سپاهش را همانند میدان نبرد در هم کوبید .
رشادتهای اباالفضل (علیه السلام) در طول اعصار و قرون موضوع بحث مردم بوده و هست . جهانیان تا کنون نظیرعباس(علیه السلام) را ندیده اند که با وجود حجم سنگین مشکلات و مصائبی که بر دوشش سنگینی کرده بتواند بر سپاهی مجهز که متشکل از دهها هزار پیاده نظام است حمله ور شده و خسارتهای سنگین به آنان وارد نماید . مورخان در خصوص شجاعت عباس(علیه السلام) در روز عاشورا چنین نوشته اند :
"هر چه بر گردانهای دشمن حمله ور می شد نیروهای آن گردان از ترس وی می گریختند و زیر پای یکدیگر له می شدند . او هیمنه مرگ بر روی گردانهای دشمن می گستراند.ترس و وحشت بر آنان مسلط می شد و دلهای دشمنان را متزلزل می نمود بطوریکه با آن کثرت نفرات یارای مقاومت در مقابل او نبود "
این رشادتها و مواهب افتخار آمیز حضرت عباس(علیهى السلام) منحصر به او و مسلمانان نمی شود بلکه هر انسانی که به اصول انسانی پایبند باشد به وی افتخار میکند.
علاوه بر تمامی مواردیکه در بالا برای شخصیت والای اباالفضل (علیه السلام) برشمردیم او نمادی برای صفات والا ، برخوردها و رفتارهای بزرگ منشانه بود . شهامت ،نجابت ، وفا و همراهی در وجودش نقش بست تا آنجا که با برادرش امام حسین(علیه السلام) در سختیها همراهی نمود و جانش را فدایش کرد و با خون خویش از وی دفاع نمود . به درستی چنین وفا و همراهی جز از کسانیکه خداوندش قلبشان را بر ایمان آزموده و هدایت نموده است ساطع نمی شود .
حضرت عباس(علیه السلام) از خلال تعامل بسیار خوبی که با برادرش امام حسین(علیه السلام) داشت حقیقت برادری اسلامی و همه ارزشها و الگوهای آنرا به نمایش گذارد و از هیچ اقدامی که ادب و احترام و احسان به برادر بزرگوارش را اثبات کند فروگذار ننمود .از مهمترین این اقدامات زمانی بود که با جگری گداخته در کنار نهر علقمه قرار گرفت و خواست که جرعه ای آب بنوشد اما یاد عطش برادر و اهل بیتش مانع از آن شد و آب را ننوشید .
تاریخ ملتها را مطالعه کنید . آیا می توان نمونه ای از این برادری صادقانه پیدا کرد ؟! در تاریخچه نجبا و ایثار گران تاریخ جستجو کنید .آیا می توانید همانند این ایثار بیابید؟؟!!
حضرت عباس(علیه السلام) از برای اصولی که مهمترین آنها اجرای حکم قرآن و برقراری عدالت درمیان مردم( که برادرش امام حسین(علیه السلام) آنها را فریاد زده بود ) ، بازگرداندن کرامت و آزادی به مسلمانان ، نشر رافت اسلامی ، ریشه کنی ظلم و جور و بنا نهادن اجتماعی خالی از ارعاب و ترس به شهادت رسید .
امام حسین (علیه السلام) انقلابی را به وجود آورد که خداوند درقرآن به آن اشاره نموده و آنرا عبرتی برای خردمندان و دانشمندان قرار داده بود و بواسطه آن قلعه های ظلم و جور را در هم کوبید .
امام حسین(علیه السلام) این نهضت را آنچنان که خودش توصیف می نماید نه از برای فساد و نه تکبر و ظلم بلکه برای اصلاح در واقعیات تلخ اجتماع که بواسطه حکومت امویان از همه قوانین و عرف اجتماعی فاصله گرفته بودند و زندگی مردم را به جهنمی ملال آور وغیر قابل تحمل مبدل نموده بودند به وجود آورد .
بلادی که تحت فرمان زیاد ابن ابیه (والی معاویه بر عراق و برادر غیر شرعی او) بود از بدترین و سخت ترین شکل اداره رنج میبرد بطوریکه وی آتش فتنه را برافروخت و قانون اللهی را در قضاوت به کنار نهاد و بی گناهان را بجای گنهکاران توقیف و براساس تهمت و گمان مردم را کشت و این مسائل را بر همه مردم تسری داد.
نبرد کربلا نه تنها ازمهمترین اتفاقات جهان بلکه از بزرگترین موفقیت های بشریت در راستای مبارزه مسلحانه با ظلم و طغیان به شمار می آید که توانست مسیر تاریخ ملتهای مسلمان را تغییر دهد و افقهای روشنی در راه مبارزه و سرپیچی از حکومت ظلم و طغیان بنمایاند.
این حماسه عظیم در کربلا احساسات آزادگان را برای مبارزه مسلحانه در راستای آزاد نمودن اجتماع از بندگی، بردگی و حاکمیت قوانین غیر شرعی برانگیخت .
امام حسین(علیه السلام) و اهداف و اصول با عظمتش در این انقلاب جاویدان به پیروزی دست یافتند و به عنوان نمادی برای مبارزه مقدس با ظالمین و طاغوتیان که در هر زمان و مکان انقلابیون را روح و انرژی می دهد جاوید شد . از پیروزیهای قابل توجه و ارزشمند امام حسین (علیه السلام) سلب مشروعیت از نظام اموی حاکم بود ، نظامی که نه تنها نماینده اسلام و مسلمین نبود بلکه حکومتی دیکتاتوری مبتنی بر پایه شمشیر وقلع و قمع و عدم توجه به رضایت و اختیار مردم بود .
امام حسین (علیه السلام) بنیان حکومت بنی امیه را واژگون و نمادهای شکوه ، طغیان و بی اخلاقی آنرا متلاشی نمود و آنرا مبدل به مثالی سیاه و فراموش نشدنی برای تمامی حکومتهای منحرف از راه حق وعدالت در طول تارخ نمود.
انقلاب سیدالشهدا (علیه السلام) ملتهای اسلامی را از حالت رخوت و خمودگی خارج نمود . بعد از این حماسه ، ملت های اسلامی شعار آزادی ، استقلال و حفظ کرامت را برای رهایی از زیر یوغ این حکومتهای جبار فریاد زدند و در انقلابهای بعدی همچون طوفانی کوبنده مشارکت نمودند تا آنجا که ملتهای اسلامی توسط انقلابهای بعدی که امتداد انقلاب امام حسین(علیه السلام) بود نظام حکومتی بنی امیه را سرنگون و از صفحه تاریخ حذف نمودند.
هرآنچه از بی حرمتی ها و تعدی های بی شرمانه ای که در حماسه کربلا به امام حسین(علیه السلام) رفت ناگهانی و بی دلیل نبود . دلیل تمام این اتفاقات ناپسند نتیجه مستقیم انحرافات در مسیر حکومت و مملکت داری از جانب سیاسیون آن عصر بود که به حکومت به دید منبع درآمد و وسیله ای برای رسیدن به ثروتهای کلان می نگریستند و اطلاعی از نظر اسلام در خصوص حکومت که آنرا وسیله ای برای خدمت به مردم و پیشبرد سطح فکری و معیشتی مردم می داند و آنان را در خصوص مسائل اقتصادی امت در برابر خداوند مسئول دانسته ، نداشتند . شریعت اسلامی برای مسئولین حکومتی این اجازه را نیز قائل نشده که بین مردم و نزدیکان خود تفاوت و تبعیض قائل شده و از اموال حکومت چیزی را برای نزدیکان اضافه بر مردم برگزینند .
بر راس فرمانروایان منحرف ، رهبران بنی امیه بودند که اموال خدا را حیف و میل نمودند و خود را صاحب اختیار و قیم مردم معرفی نمودند . علاوه بر تمام ظلم و جور و تجاوزی که بنی امیه بر مردم و کرامتشان روا داشتند ، در ظلم به علویان و دور نمودن شیعیان از ایشان نیز تعمد نمودند .
حضرت اباالفضل(علیه السلام) این مشکلات سخت را پیش پای اهل بیتش و محبان ایشان می دید و بر اندوهش افزوده می شد .
در حماسه کربلا پیشوای ما حضرت عباس(علیه السلام) بعد از برادر گرانقدرش امام حسین(علیه السلام) که بینانگذار این حماسه جاویدان عدالت خواهی و حق طلبی بود ، نقش اصلی را برعهده داشت و بواسطه خدمات ارزشمند ، مواضع شجاعانه و مقاومت دلیرمردانه اش مقابل لشکریان ابن زیاد ، بر تمام اصحاب و اهل بیت مکرم امام (علیه السلام) برتری داشت . او شجاعت وصف ناپذیر و حیرت برانگیزی را به منصه ظهور نهاد . او در وجود نیروهای لشکر برادر اعتماد به نفس ، عزم برای فداکاری و شهادت را تقویت می نمود . او مرگ را آسان می پنداشت تا آنجا که این روحیه در جان نیروهای امام (علیه السلام) نیز نقش بسته و همگی برای اعتلای کلمه "الله" به میادین نبرد شتافتند و به شرف شهادت نائل آمدند.
حضرت عباس(علیه السلام) در روزهای سختی همراه همیشگی برادرش بود و هر آنچه از محبت و احسان در توان داشت تقدیم و از امام با جان و بدنش حمایت نمود . او علمدار لشکر ، هماهنگ کننده و در خدمت امام بود .
بعضی از روایان نقل میکنند که قلب امام(علیه السلام) چنان آکنده ازعشق و محبت عباس(علیه السلام) بوده که عباس (علیه السلام) را به سان میهمان خویش می پنداشته و چون امام (علیه السلام) با وجود وی احساس اعتماد به نفس و قدرت می نموده است اجازه حضور در میدان نبرد را تا زمان کشته شدن اصحاب و اهل بیت به وی نمی داده است.
هنگامیکه حضرت اباالفضل(علیه السلام) به شهادت رسید امام (علیه السلام) احساس غربت و تنهایی و نا امیدی نمود و بر این ضایعه به شدت گریست . امام (علیه السلام) بعد از این اتفاق به سوی میدان نبرد شتافت تا با برادرش در بهشت ملاقات نماید .
سلام بر تو ای اباالفضل که در حیات و مماتت گردآورنده تمامی اصول و مبانی انسانیت بوده و به تنهایی نمونه ای از شهدای کربلا که به قله رفیع شرافت و بزرگی در جهان عرب و اسلام دست یافتند هستی .
نحوه استفاده :
اگرچه اغلب کاربران در اولین نگاه متوجه امکانات این تصاویر خواهند شد اما بهتر است اشاره ای گذرا بر نحوه عملکرد آن داشته باشیم :
1) برای حرکت فقط باید ماوس را حرکت دهید تا به تمامی نقاط تصویر پاناروما دسترسی داشته باشید .
2) در این تصاویر شما می توانید به صورت مجازی لنز عکاسی را زوم کنید . از دکمه اسکرولر ماوس و یا کلیدهای PageUP و PageDown برای تعویض بزرگنمائی تصویر از لنز 17 میلی متر تا لنز 75 میلی متر استفاده کنید . ضمنا این کار را می توانید با نگاه داشتن کلید سمت راست ماوس و عقب و جلو کردن ماوس نیز انجام دهید .
3) برای انتخاب تصویر پاناروما ( سه بعدی 180 در 360 درجه ) به عنوان محافظ صفحه نمایش ( Screen Saver ) از کلید F5 استفاده کنید .(البته در ابتدا و قبل از اجرای تصویر آن را به محل مشخص و ثابتی انتقال دهید تا پس از فشردن کلید F5 ، تصویر همیشه از همانجا فراخوانی شود.)
4) برای خروج از کلید ESC استفاده کنید .
[ سه شنبه 91/10/19 ] [ 9:43 صبح ] [ مرتضی قدرتی ]
[ نظرات () ]
جملات زیـبا و حکیـمانه از پـروفسور حسابی
چهار اصل پیشرفت: مردانگی، عدالت، شرم و عشق است.
زندگی، یعنی پژوهش، و فهمیدن چیزی جدید.
عشق، به وجود آورنده اعمال زیباست.
اگر کار کنیم، زحمت بکشیم، از سرمایه چیزی کم نداریم.
احساس اجبار به فداکاری، لازمه زندگیست.
انجام وظیفه، لازمه جهش بسوی پیشرفت است.
تقلید از غرب، خطری است جدی، که چشمه های نبوغ را، خشک می کند.
یک عمل درست، بهتر است از هزار نصیحت.
بزرگترین خوشحالی من در زندگی، هوش و استعداد جوانان ایرانی است.
راه پیشرفت، ارزش نهادن به علم و تحقیق، احترام به معلمین، اساتید، دانش آموزان و دانشجویـان است.
سادگی و عشق از عوامل پیشرفت است، که در قلب ما ایرانیان است.
هرچه انسان، وجود ارزشمندتری داشته باشد به همان اندازه مودب و فروتن است.
فعال باشیم، ولی ملایم، عادل باشیم، ولی با گذشت.
جهان سوم جایی است که هر کس بخواهد مملکتش را آباد کند، خانه اش خراب می شود
و هر کس بخواهد خانه اش را آباد کند باید در ویرانی مملکتش بکوشد.
هنر، با احساسات آدمی بازی می کند.
عشق زندگی را به شیوش می آورد.
هنر، چاشنی زندگیست.
ایران، جزیره هوش و ذکاوت است.
شخصیت یک ملت را، ادبای آن ملت می سازند.
طنز در مملکت ما، یک مقاومت ملی است، و همیشه حافظ ایران بوده است.
موسیقی خوب ایرانی، یک طرز تفکر است. یک فلسفه است، و بیان یک آرزوست.
داشتن هدف و رفتن به دنبالش، خوب است ولی عاشق هدف بودن و گرفتار شدن چیز دیگری است.
با بچه ها، با اطمینان رفتار کنید تا قابل اطمینان بار بیایند، و قابل اطمینان شوند.
دولت، وظیفه دارد، خوشحال کنندگان مردم را، تشویق کند.
باید به جوانان، حفظ سازمان را، آموزش داد.
سازماندهی، لازمه و خواسته الگوی پیشرفت است.
حفظ سنن اعتقادی، ملی و نبوغ نژادی، واجب است.
نظامی که، دارای سازمان باشد، چارچوبی استوار دارد.
بازی روزگار را نمی فهمم ...
من تو را دوست می دارم... تو دیگری را... دیگری مرا... و همه ما تنهاییم!
داستان غم انگیز زندگی این نیست که انسانها فنا می شوند، این است که آنان از دوست داشتن باز می مانند.
همیشه هر چیزی را که دوست داریم بدست نمی آوریم، پس بیاییم آنچه را که به دست می آوریم دوست بداریم.
انسان عاشق زیبایی نمی شود، بلکه آنچه عاشقش می شود در نظرش زیباست!
انسان های بزرگ دو دل دارند؛ دلی که درد می کشد و پنهان است و دلی که میخندد و آشکار است.
همه دوست دارند که به بهشت بروند، ولی کسی دوست ندارد که بمیرد ... !
عشق مانند نواختن پیانو است، ابتدا باید نواختن را بر اساس قواعد یاد بگیری.
سپس قواعد را فراموش کنی و با قلبت بنوازی.
دنیا آنقدر وسیع هست که برای همه مخلوقات جایی باشد،
پس به جای آنکه جای کسی را بگیریم تلاش کنیم جای واقعی خود را بیابیم.
اگر انسانها بدانند فرصت باهم بودنشان چقدر محدود است؛ محبتشان نسبت به یکدیگر نامحدود می شود.
عشق در لحظه پدید می آید و دوست داشتن در امتداد زمان
و این اساسی ترین تفاوت میان عشق و دوست داشتن است.
راه دوست داشتن هر چیز درک این واقعیت است که امکان دارد از دست برود :
انسان چیست ؟
شنبه: به دنیا می آید.
یکشنبه: راه می رود.
دوشنبه: عاشق می شود.
سه شنبه: شکست می خورد.
چهارشنبه: ازدواج می کند.
پنج شنبه: به بستر بیماری می افتد.
جمعه: می میرد.
فرصت های زندگی را دریابیم و بدانیم که فرصت با هم بودن چقدر محدود است ...
منبع:پرشین استار
[ یکشنبه 91/10/17 ] [ 11:57 صبح ] [ مرتضی قدرتی ]
[ نظرات () ]
1 - مهم است که پسر روزیش را از راه حلال به دست میآورد یا نه. در این زمینه میتوانید از همکارانش س?ال کنید و علاوه بر اینکه از خصوصیات اخلاقی او میپرسید، از نحوه کارکردن و دقت او در حلال و حرام س?ال کنید.
2 - وقتی از همسایهها راجع به طرف مقابل تحقیق میکنید، مواظب باشید که جزئیات خواستگاری و ارتباط با آنها را بر ملا نکنید؛ چون ممکن است همسایهها سوگیری کنند یا بعداً مزاحمت ایجاد کنند.
3 - سعی کنید با همکار و هم مغازهای او قرار ملاقاتی بگذارید و از دوستان او راجع به خصوصیات روحیاش س?ال کنید. از مسافرتهایی و جاهایی که با هم رفتهاند و از علایق او بپرسید؛ موقعیت آنها و اینکه به چه اسم و عنوانی مشهورند، چقدر با همسایگان ارتباط دارند و اینکه چه چیزهایی بیشتر برایشان مهم است.
4 - یک راه کشف، پرسیدن از پدر و مادر اوست (س?الات اکتشافی) در تمام مراحل تحقیق این نکته را فراموش نکنید که این خود شما هستید که بایستی پیگیر مسئله تحقیق باشید. به موضوع اهمیت بیشتری بدهید.
5 - محقق باید با دوستان فرد گفتگو کند تا هم ظاهر آنها را ببیند، هم با خلقیات آنها آشنا شود و هم اطلاعاتی بهدست آورد.
6 - فرد را از دوستانش بشناسد. فراموش نکنید که او کسی را برای دوستی انتخاب کرده است که از لحاظ شخصیتی و مذهبی تا حدی هم جهت اوست. تحقیقات نباید به گونهای باشد که اسباب اذیت و یا تجسس بیمورد را فراهم کند از محقق بخواهید س?الاتی بپرسد که جواب بله و خیر نداشته باشد بلکه شخص مقابل را به توضیح وادارد.
7 - قرار نیست نظرتان در تحقیقات هم جهت با شخص منبع تحقیق باشد. شما برای کشف حقیقت آمدهاید نه برای ایجاد ارتباط و تفاهم هرچند ارتباط مناسب و حسن تفاهم. میتواند به طرف مقابل اطمینان دهد و نکات مهمی بیان کند.
8 - تغییر و تحول در زندگی فرد خود نشانههایی از حالات و روحیات اوست. در تحقیق به این مسئله توجه کنید.
9 - از همسایگان در مورد اخلاق در خانه، سابقه دعوا و یا رفتار بد در محله پرس وجو کنید .
10 - کسی که برای تحقیق میرود، میتواند با موضوع دیگری غیر از ازدواج س?الاتی بپرسد. سپس موضوعات را بهطور مستقیم بیان کند.
11 - از کسی که بیشتر با او به مسافرت رفته است راجع به عادات، اخلاقیات و روحیات او پرسوجو کنید و بپرسید آیا باز هم دوست دارد با او به مسافرت برود یا خیر.
12 - موضوعاتی که برایتان اهمیت بیشتری دارد به محقق تأکید کنید و از او بخواهید اهمیت موضوع را بروز ندهد.
13 - در کنار تحقیق از فرد، در مورد خانوادهاش نیز پرسوجو کنید تا او را در ارتباط با جمع و خانوادهاش بشناسید.
14 - اگر هنگام گفتگو با افراد مختلف به تناقضی رسیدید، تحقیق در آن زمینه را با دقت بیشتر و به دور از حساسیت ادامه دهید.
15 - بعد از اینکه محقق تحقیقات خود را انجام داد، زمانی را تعیین کنید و از او بخواهید تا یافتههایش را برایتان تعریف کند. آن را ارزیابی کنید تا نواقص کارش برای تحقیق بعدی مشخص شود. با بیشتر حرف زدن با محقق معلوم میشود که محقق درباره همان چیزهایی که ما میخواهیم تحقیق کرده است یا نه. بهتر است بعد از آخرین تحقیقات درصورتیکه با مشکلی روبهرو شدید ـ برای رفع ابهامات جلسهای ترتیب دهید.
16 - برای دستیابی به اطلاعات کامل و دقیق، بایستی از وضعیت فعلی و سابق فرد در زمینههای گوناگون تحقیق کنید. بعضی س?الات مشترکاند؛ برای اطمینان و اعتماد میتوانید آن را از همه بپرسید. ولی س?الاتی هستند که فقط عده خاصی جوابگو هستند. افعال و حالات مشخص را در محیطهای مختلف بررسی و آن را با گفتههایش در جلسات خواستگاری مقایسه کنید. وجود بیماری خاص یا اعتیاد داشتن او با مراجعه به پرونده پزشکی او روشن میشود. اگر یکی از دوستان، همکاران و یا فردی از خانواده یا فامیل او معتاد بودند زنگ خطری است برای اینکه او نیز معتاد باشد. پس باید از عدم آن اطمینان حاصل کرد.
http://www.nooreaseman.com/forum284/thread47245.html
[ یکشنبه 91/10/17 ] [ 11:55 صبح ] [ مرتضی قدرتی ]
[ نظرات () ]
آشپزی از آن هنرهایی است که اگر کمی خلاقیت هم چاشنی آن شود، لقب «کدبانو» را برای خانم خانه همراه میآورد و دستپخت خوبش را خوبتر میکند. به همین دلیل در این بخش به برخی از طعمدهندههای مواد غذایی مختلف اشاره میکنیم تا طعم غذایتان بهتر و لذیذتر شود…
1) پنیر خامهای + تخممرغ: 2 تخممرغ خام را خوب هم بزنید. سپس 2 قاشق غذاخوری کره را با یکچهارم فنجان پنیر خامهای و کمی نمک مخلوط کنید و این مخلوط را روی حرارت ملایم بگذارید. وقتی پنیر و کره کاملاً آب شدند، تخممرغها را به ظرفتان اضافه کنید و پس از هم زدن تمام مواد با یکدیگر، درِ ظرف را تا پف کردن و پختن کامل تخممرغها ببندید. بعد از حدود 5 دقیقه یک املت فوقالعاده خوش عطر و طعم خواهید داشت. افزودن کمی پودر آویشن به این املت، خوشمزهترین صبحانه عمرتان را برای شما فراهم خواهد کرد.
2) قهوه + استیک: اگر قصد درست کردن استیک یا حتی گوشت تنوری دارید، میتوانید از پودر قهوه نیمکوب برای طعم دادن به گوشت استفاده کنید. ترکیب پودر قهوه اسپرسو، نمک، فلفل قرمز، پودر فلفل دلمهای، زیره سبز و چند دانه فلفل سیاه بهترین ترکیب برای طعمدار کردن گوشتهای استیک و کبابی است.
3) مایونز + جوجه کباب: اضافه کردن یک قاشق غذاخوری سس مایونز به مواد جوجهکباب میتواند هم طعم جوجه را دلپذیرتر کند و هم بافت آن را نرمتر، بنابراین اگر تصمیم به پخت این غذا دارید، کمی سس مایونز قبل از پخت تکههای گوشت به آن اضافه کنید.
4) آبلیمو + ماکارونی: خیلیها به آب در حال جوش ماکارونی، کمی نمک اضافه میکنند. این بار به جای این کار یک قاشق غذاخوری آبلیموی تازه را به آب ماکارونی اضافه کنید و هنگام سرو ماکارونی هم کمی آویشن یا پودر ریحان خشک روی آن بریزید. به این ترتیب هم حجم سدیم دریافتی را کاهش میدهید و هم طعم جدیدی را در ماکارونی تجربه خواهید کرد.
معمولاً بیشتر افراد طعم سبزیهای بخارپز را دوست ندارند اما میتوانید با افزودن کمی روغن کنجد و سرکه بالزامیک به سبزیهای بخارپز، طعمی مطلوب به آنها بدهید
5) آب سیب + کتلت: اگر میخواهید طعم کتلت شما با تمام کتلتهای تمام دنیا متفاوت باشد، به جای پیاز رنده شده، از آب سیب غلیظ در تهیه مواد اولیه آن کمک بگیرید. افزودن کمی نان خشک خردشده به مواد اولیه کتلت میتواند شلی حاصل از افزودن آب سیب را نیز برطرف کند.
6) برنج + شامی: اگر مقداری از برنج مهمانی شب گذشتهتان باقی مانده است، اصلاً نگران نباشید. شما میتوانید یک لیوان برنج پخته را خوب بکوبید و با کمی گوشت چرخکرده و پیاز رنده شده آن را مخلوط کنید و پس از افزودن ادویه و سبزیهای معطر، یک شامی بسیار خوشمزه سر میز غذایتان بگذارید.
7) پنیر پیتزا + فیله سوخاری: معمولاً بچهها علاقه فراوانی به خوردن فیله سوخاری و مرغ کبابی دارند. شما میتوانید برای بالا بردن کالری و بهبود طعم گوشتهای سوخاری از کمی پنیر پیتزای رنده شده و آبلیموی تازه استفاده کنید.
سوپ سفید
8) خامه + سوپ سفید: اگر اضافه وزن ندارید، چربی خونتان بالا نیست یا میخواهید مهمانی برگزار کنید، حتماً به سوپهای سفید خود کمی خامه هم بزنید. افزودن خامه و جعفری تازه به سوپهای سفید عطری دلپذیر و طعمی به یاد ماندنی به آن میدهد.
9) پنیر صبحانه + ماکارونی: وقتی ماکارونی را پختید و در ظرف مخصوص سرو آن ریختید، کمی پنیر صبحانه روی آن رنده کنید. مطمئن باشید با این کار یک رشته ماکارونی هم ته ظرفتان باقی نخواهد ماند.
10) رب انار + مرغ: پس از اینکه تکههای مرغ را با آب و کمی نمک پختید، 2 قاشق غذاخوری رب انار را با نصف لیوان پیاز سرخشده و یک قاشق چایخوری زعفران دمکرده کمی تفت بدهید و روی مرغها بریزید. سپس اجازه دهید تکههای مرغ طعمدار شده به مدت 2 تا 3 دقیقه روی حرارت بمانند تا آماده خوردن شوند.
11) کنجد + نودل: نودل یکی از غذاهای مورد علاقه بسیاری از بچههای بدغذاست. شما میتوانید به سادگی ارزش تغذیهای آن را با افزودن کمی کنجد بوداده و پختن آن در آب مرغ یا آب گوشت بالا ببرید و با این کار طعم بهتری هم به آن بدهید.
اضافه کردن یک قاشق غذاخوری سس مایونز به مواد جوجهکباب میتواند هم طعم جوجه را دلپذیرتر کند و هم بافت آن را نرمتر، بنابراین اگر تصمیم به پخت این غذا دارید، کمی سس مایونز قبل از پخت تکههای گوشت به آن اضافه کنید .
12) گل محمدی + برنج: برای طعم گرفتن برنجهای بدون عطر میتوانید هنگام خیس کردن آنها چند گلبرگ گل محمدی را داخل آبشان بریزید تا عطر و طعم خوبی پیدا کنند. اگر برای ناهار میخواهید برنج سفید بپزید، برای یکبار هم که شده این توصیه را امتحان کنید.
13) روغن کنجد + سبزیهای بخارپز: معمولاً بیشتر افراد طعم سبزیهای بخارپز را دوست ندارند اما میتوانید با افزودن کمی روغن کنجد و سرکه بالزامیک به سبزیهای بخارپز، طعمی مطلوب به آنها بدهید. البته کمی تفت دادن این سبزیها طعم بهتری به آنها میدهد.
14) آویشن + ذرت و نخودفرنگی: ذرت، نخودفرنگی، باقلا و لوبیا سبز را بلافاصله بعد از پخت از داخل ظرف خارج کنید تا پوست رویی آنها جدا نشود و ظاهر زشتی پیدا نکنند. افزودن کمی کره، نمک و آویشن میتواند طعم این سبزیها را بسیار مطلوبتر کند.
[ یکشنبه 91/10/17 ] [ 10:27 صبح ] [ مرتضی قدرتی ]
[ نظرات () ]
[ چهارشنبه 91/10/13 ] [ 8:52 صبح ] [ مرتضی قدرتی ]
[ نظرات () ]
بنابر آخرین آمار منتشر شده در تهران بزرگ و بسیاری از شهرهای دیگر کشورمان، روند طلاق رو به افزایش است. این در حالی است که وقتی نیم نگاهی به علل این پدیده ناهنجار در میان زوجین میاندازیم، میبینیم که خیانت از سوی طرفین یکی از مهمترین دلایل این نوع طلاقها به شمار میرود که البته تنها دلیل نیست اما همین یک نشانه کافی است که شک و بدبینی را در میان زوجین همچون بذری بکارد و اگر زوجین روش مقابله با این نوع بدبینیها و شک را ندانند، طبیعتا شالوده خانوادهشان خیلی زود از هم خواهد پاشید.
بدبینی به همسر اشکال متفاوتی دارد
خیلی از زوجین بدبینیهای بیمارگونه خود را نوعی رفتار طبیعی تلقی میکنند و آنرا با عناوینی همچون غیرت و تعصب و مراقبت توجیه میکنند، حال آن که واقعیت چیز دیگری است.
اساسا بدبینی به همسر در 3 حالت کلی بروز میکند :
1 - گروه اول افرادی هستند که بدبینی در ذاتشان است. این افراد را از همان ابتدای زندگی براحتی میتوان شناخت؛ آن زمان که نسبت به هر موضوعی نیمه خالی لیوان را میبینند و در رابطه با پیرامون خود نوعی نگاه منفی دارند.
2 - گروه دوم افرادی هستند که نوعی وسواس نیز در بدبینیهایشان نهفته است. این دسته از زوجین نسبت به برخی رفتارها و واکنشهای همسر خود به جنس مخالف، حال در محیط کاری باشد، نوعی وسواس فکری دارند که در پارهای اوقات همراه با بدبینی به وی است که البته در این فرم باز هم اختلاف بین زوجین خیلی پدیدار نمیشود.
3 - گروه سوم که در حقیقت روزگاری جزو گروههای یک و دو بودند بشدت در معرض خطرند، چرا که مبتلا به اختلالات پارانوئیدال میشوند به این معنا که با کنار هم گذاشتن برخی پارامترهای خیالی به این نتیجه میرسند که همسرشان قطعا در حال خیانت به وی است و این فکر همچون خوره جسم و روح فرد را نابود میکند و اگر خوشبین باشیم که اتفاق ناگواری در این بین نیفتد، طلاق و جدایی بین زوجین مسالمت آمیز ترین اتفاق است.
ریشههای بدبینی به همسر
_ خیلی اوقات بدبینی و شک بین زوجین از علاقه و عشق زیاد به یکدیگر نشات میگیرد. خانم همسرش را تنها متعلق به خود میداند و طبیعتا هر نوع رفتار خارج از منزل برایش سخت و غیر قابل هضم است. بتدریج این عشق و علاقه به نوعی احساس شکست از دیدگاه خودش تبدیل میشود و هر آن فکر میکند که زندگی اش در حال فروپاشی است.
_ عدم شناخت کافی از همسر، اساس بدبینی و شک به وی است. وقتی مرد از همسر آیندهاش تصویری دیگر را در ذهن میپرورانده با ورود به زندگی مشترک متوجه میشود که درانتخابش اشتباه کرده و این خود نوعی نفرت و انزجار را در وی نسبت به همسرش ایجاد میکند و طبیعتا این موضوع مهمترین دلیل میشود برای پیدایش بهانه گیریها و بدبینیهای بیمار گونه.
_ فرزندان والدین بدبین و شکاک در طول زندگی یاد میگیرند که در آینده نیز نسبت به همسرشان و اطرافیان خود بدبین و شکاک باشند. این موضوع نقش تربیت خانواده را براحتی روشن میکند، اینگونه که فرزندتان از شما بدبینی و شک به همسرش را یاد میگیرد.
_ مراقبت از خانواده در مقابل سنگ اندازی و حسادتهای دشمنان خانوادگی که عموما به شکل یک دوست وارد زندگی میشوند نیز اساس خیلی از بدبینیها و سوءتفاهمهاست. دوست شما نسبت به زندگیتان حسادت میکند و بر همین اساس پروژهای را پیاده میکند که اطمینان شما را نسبت به همسرتان سلب کند.
چه باید کرد؟
1 - همیشه سعی کنید در هر موضوعی با همسر خود صادق باشید
ریشه بسیاری از بدبینیها عدم صداقت در ابتدای زندگی است. زن یا مرد رازی را در زندگی دارد که میکوشد آن را از همسرش پنهان کند که البته در بیشتر مواقع موفق نمیشود و خود این پنهانکاری نقطه شروع بدبینیها میشود.
2 - نسبت به قول و قرار خود با همسرتان خیلی حساس باشید
این موضوع برای مردها باید بیشتر رعایت شود، چرا که خانمها هر نوع تاخیر را در رسیدن به قرار مثبت نگاه نمیکنند و طبیعتا افکار منفی در آنها شکل میگیرد.
3 - در مراودات اجتماعی خود خیلی مراقب باشید به ویژه اگر طرف شما جنس مخالف باشد
هر نوع صحبت غیرکاری، تماسهای بیمورد و روابط آزاد در محیطهای کاری نتیجهای شوم در بردارد که اگر شما هم فکری در سر نداشته باشید، همسرتان جور دیگری برداشت میکند.
4 - از غافلگیریهای احساسی که نیازمند پروژهای پیچیده باشد، پرهیز کنید
مثلا برای سالگرد ازدواجتان بخواهید همسرتان را غافلگیر کنید و نوعی پنهانکاری داشته باشید. دیده شده که بسیاری از زوجین به این نوع کارها با بدبینی نگاه میکنند که اگر هم به خیر و خوشی ختم شود، گمان میکنند که پایان خوش کار هم در حقیقت قسمتی از یک پروژه خطرناک برای خیانت به وی بوده است.
http://www.nooreaseman.com/forum354/thread47083.html
[ سه شنبه 91/10/12 ] [ 1:3 عصر ] [ مرتضی قدرتی ]
[ نظرات () ]