• وبلاگ : سلام آقاجان - خريد و فروش محصولات کشاورزي و عطاري ها
  • يادداشت : داستان صداي مادر
  • نظرات : 0 خصوصي ، 1 عمومي
  • پارسي يار : 4 علاقه ، 1 نظر
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ريحانه 
    سلام مرتضي جون
    داستانتو خوندم خيلي قشنگ بود واقعا يک تلنگر واسه همه
    اگه ناراحت نشي يک نقد کوچيک دارم واسه صفحه اول وب سايتت
    خيلي مطالب ميزاري بيشتر اين مطالبم از طريق بقيه ساايتا همه روزه واسه خيلي از افراد ارسال ميشه که باز قشنگاشو مردم واسه دوستاشون ميفرستن که با اين روال اونايي که هر روز ايميلشونو چک ميکنن اين مطالب ميخونن پس ديدن دوبارش اينجا لطفي نداره.به نظر من ميتوني تاپاشو انتخاب کني بزاري اخه حجم مطالب زياد پس هرکسي فقط همون اولشو ميخونه يه خورده هم تنوع بده مثلا همه جک ها يک جا نياشه همه اون مطالب علمي يک جا نباشه متنوع و رنگارنگش کن مطالب جنجالي بزار واسه جلب نظر عوم درست شما خصوصيات اخلاقيت ادم متين و با شخصيت ولي جووناي الان دنبال اين موارد نيستن هر مطلبي در حد دو خط دوست دارن
    ببخشيد اگه نظرمو گفتم واسه بهتر شدن وب سايتت گفتم


    پاسخ

    سلام عزيزم- خيلي ممنون از ازاينکه ما رو قابل دونيستيو بهوبلاگمون سر زدي و مهمتر از اون اينکه ما رو با نظر و انتقاد خودتون براي پيشرفت ياري نموديد- مرسي اصلن هم ناراحت نميشم اتفاقا اي خوشم مياد از آدمايي که نظر ميدن تو وبلاگم -چشم سعي ميکنم اصلاحش کنم و لي قول بده کمکم کني و بازم بهم سر بزنيو و انتقاد کني